انتقادهای وزیرساز هشت صبح

انتقادهای وزیرساز هشت صبح

هفته گذشته، کمیته ملی المپیک برای تشویق تیم سامبوی کشور مان که با یازده مدال از رقابتهای قهرمانی آسیایی سامبو از تاشکند برگشته بودند، برنامه مختصر و بی رمق را با اهدای چند پیراهن و چند تا نکتایی برگزار کرد.

در این برنامه، یکی از همه کاره های پیشین المپیک که پس از تقرر رییس جدید المپیک به حاشیه رانده شده و در چهره یک مار زخمی هر لحظه فحش و ناسزاست نثار رهبری جدید المپیک می کند، هنگامی که با انتقاد یکی از مربیان سابقه دار ورزش در مورد عملکردهای رییس پیشین المپیک رو به رو شد با عصبانیت، کارکردهای رییس پیشین المپیک را دستاورد بزرگ و حاصل مدیریت مدبرانه او در عرصه ورزش خواند و گفت که اگر رهبری جدید المپیک که از توانمندی بسیار پایینی برای رهبری ورزش برخوردار است، حد اقل بتواند آن دستاوردها را نگهدارد، کاری بزرگی میکند.

پاسخ به همین جا خاتمه نیافت و مشاجره لفظی ادامه یافت. این همه کاره با عصبانیت در حالی که دستانش لرزه میکردند، آن مربی را به بی دانشی، بی خبری و تملق متهم کرد.

آقای همه کاره که زمانی مغز متفکر المپیک محسوب می شد، رویش را به یکی از خبرنگاران هشت صبح کرد و گفت هر چی دلتان می خواهد، بنویسید، کس به گپ شما پیاز هم ریزه نمی کند، شما رهبری پیشین المپیک را انتقاد کردید، اما او وزیر شد.

ما انتقاد مان را در همین جا به پایان میرسانیم که نشود، یک بار این همه کاره و مغز متفکر ورزش به یکباره گی وزیر شود و آن وزیر مدبر یک شبه رییس جمهور.

پروسه اصلاحات اداری در المپیک متوقف شد

این نوشته از روزنامه هشت صبح گرفته شده است.

نویسنده: اندیشه

اصلاحات اداری در المپیک متوقف شد

کارمندان ریاست عمومی تربیت بدنی و ورزش و کمیتۀ ملی المپیک، پس از سال­ها انتظار، درست دو سال پیش شاهد آغاز مرحله ابتدایی پروسه اصلاحات اداری در این اداره بودند که به همکاری کارشناسان بخش اصلاح اداره کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی و کارمندان ریاست عمومی تربیت بدنی و ورزش و کمیته ملی المپیک در قالب یک گروه کاری به منظور ایجاد نظم بهتر در امور، جذب افراد شایسته، سپردن کار به اهل کار و از افزودی معاش کارمندان این اداره آغاز شده بود. این روند در اوایل با جدیت و سرعت به پیش رفت و امیدواری کارمندان برای یک آغاز نو بیشتر گردید، که در نهایت پست های عالی این اداره از طریق رقابت آزاد از سوی کمیسیون اصلاحات اداری به اعلان سپرده شد. اما به دلایل نامعلوم، از یک سال بدینسو، کار این پروسه کاملاً متوقف گردیده است. گروه کاری از هم پاشید و موادی که مشمول ساختار، تشکیل، لایحة وظایف و دهها مورد دیگر بود، در گدام المپیک در حبس خانه گی فرستاده شد.

شمار زیادی از کارمندان المپیک که دانستند گلیم پروسه اصلاحات اداری از المپیک جمع گردید، نا امید و مأیوس گردیدند و تعدادی از آنها وظایف شان را ترک گفتند و به دنبال پیدا نمودن کار های مختلف سرگردان شدند و شماری دیگر که تا هنوز در وضعیت بد اقتصادی برای زنده گی کردن در آینده، حیات به سر میبرند، در جست و جوی کاری مناسب تری برای خویش استند.

با این وضعیت یک نوع لجام گسیختگی، دلسردی و بی بندو باری را میتوان در سیمای اداره تربیت بدنی و کمیتۀ ملی المپیک به وضاحت دید. معاش یک کارمند المپیک سه هزار افغانی است و این در حالیست که با مدیریت مسوولانه در رهبری المپیک، و تکمیل پروسة اصلاحات اداری و جذب افراد شایسته معاش این کارمندان دست کم دو یا سه برابر می شد، که نشد.

به یقین اگر این حالت بی تفاوتی مسوولان ادامه یابد و به دشواری های اقتصادی کارمندان رسیدگی نشود، بیشتر آنها که سالیان زیادی را با معاش بخور و نمیر در خدمت ورزش بوده اند و توانسته اند لنگ لنگان چرخه ورزش را در حرکت نگهدارند، وظایف شان را ترک خواهند کرد و آن وقت به اصطلاح میدان به شغالی میماند که میتوانند از راه های مختلف پول نامشروع  به دست بیاورند.

این وضعیت غیر مسوولانه در حالی در ریاست عمومی تربیت بدنی و ورزش و کمیته ملی المپیک سایه افگنده است که نزدیک به هفتاد درصد ادارات دولتی در کشور مشمول پروسه اصلاحات اداری گردیده و از مزایای مادی و معنوی آن مستفید شده اند.

رهبری ریاست عمومی تربیت بدنی و ورزش و کمیتۀ ملی المپیک کشور وظیفه دارد تا در پهلوی انجام دیگر فعالیتهای بنیادین که تا هنوز صورت نگرفته، تطبیق پروسه اصلاحات اداری را که یک امر ضروری برای همه ادارات دولتی کشورمان از جمله ریاست تربیت بدنی و ورزش و کمیته ملی المپیک پنداشته میشود، در سرخط کاری خویش قرار دهند، تا بتوانند نظم را در اداره تأمین و زمینه فعالیتهای بهتر را فراهم سازند.

اگر رهبری المپیک همچنان به کارهای حاشیه یی و نمایشی ادامه دهد و به نیاز های اصلی کارمندان اداره که تطبیق پروسه اصلاحات اداری مهمترین بخش آن است، توجه نکند، بدون شک ادارة نیم بند ورزش بیشتر از این دچار ناهماهنگی، انحراف از هدف، اتلاف وقت، نابه سامانی و از هم پاشیدگی خواهد شد.

5= 2 + 2

این نوشته از روزنامه هشت صبح گرفته شده است.

نویسنده: غرجی

5= 2 + 2

قصد نصیحت کردن ندارم و نه خود را صاحب نظر و نصیحت چی میبینم. از آنجایی که بیشترین فعالیتم در عرصه ورزش و رسانه است، این بار هم گپهایم به سوی منزل سوم کمیته ملی المپیک و ریاست تربیت بدنی و ورزش افغانستان است.

برای من فرق چندانی نمی کند که رهبری ورزش افغانستان، این نوشته ها را میخوانند یا آن را همانند امپراتوران بیشتر وزرات خانه ها و ریاستها به دور می اندازد، اما چیزی که برای من مهم است، این است که تا جایی که قلم در دستم رنگ میدهد، نارسایی های ورزش را مینویسم و هدفم تنها و تنها رشد و بالنده گی ورزش کشورم افغانستان است و بس.

بسیاری معتقدند که مدیریت هنر است و یک مدیر کارآمد و با هوش می تواند، با مدیریت آگاهانه اداره را به اوج شگوفایی برساند.

خلاقیت یکی از مهمترین معیارهایی است که یک مدیر باید داشته باشد اما آیا مدیران تربیت بدنی و کمیته ملی المپیک افغانستان خلاق اند؟

در این عصر، برای بقا و پیشرفت و حتا برای حفظ وضع موجود باید جریانی نو و جدید را در سازمان به وجود آورد و به آنها تداوم بخشید تا از رکود و تباهی آن جلوگیری شود. خلاقیت و نو آوری واژه هایی متفاوت اما بسیار مرتبط هستند.

بنابر این، با توجه به تفاوت بین خلاقیت و نوآوری می توان خلاقیت را پیش نیاز نوآوری دانست. حال زمان آن فرا رسیده که آقای اغبر شما دروازه المپیک را به روی مدیران دلسوز و کار فهم باز نمایید. افراد شایسته منبع جوشش و آغاز فعالیتهای گسترده در هر اداره یی است.

بدیهی است که شناخت این عوامل و تلاش در جهت حذف موانع، توان مدیران را در رویارویی با تحولات متغییر محیطی، افزایش می دهد، پس آقای اغبر دست به کار شوید تا ورزشکاران و ورزش دوستان به شما هم بد گمان نشوند.

برخی از موانع ابتکار و خلاقیت مدیران به محیط خارج از محدوده کاری آنها مربوط است و برخی دیگر از موانع ناشی از ویژگی ها و نگرش های خود مدیران است.

چندی پیش رییس المپیک در یکی از هوتل های شهر کابل به یکی از بی کاره ترین و سلاح به دوش ترین رییسان یکی از فدراسیون ها از روی ناچاری دست همکاری داده اید که این همان موانعی است که رهبری ورزش آگاهانه یا ناآگاهانه پیش پاهای شان خلق می کنند. آیا رهبری المپیک پشتوانه چند صد هزاری ورزشکاران را با خود یدک نمی کشد؟

اگر رهبری جدید ورزش به راستی میخواهد بنیادهای ورزش افغانستان که از تهداب ویران شده اند، مرمت و بازسازی کند، میباید از چند اصل عمده نگذرد:

اعتماد به نفس، خطر پذیری، عدم ترس از انتقاد، رد تعلقات منطقه یی و  گروهی، استفاده بهینه از مجردات ذهنی، قدرت تجزیه و تحلیل نظام یافته، ایجاد فضا برای مدیران کاری و خلاق، پیشگیری از زورگویی و جلوگیری از هرج و مرج.

تنها یک رهبر با ویژه گی های بالا میتواند کشتی شکسته ورزش را که بیشترین آسیب را در یک و نیم دهه پسین دیده است، به سر منزل مقصود برساند.

سامبو، کورش نیست !

سامبو، کورش نیست !

آشیپ کوف یکی از افسران بلند رتبة پولیس شوروی که در جوجیتسو مهارت کافی داشت، در سال 1926 میلادی از طرف برژینسکی رییس پولیس شوروی وظیفه گرفت که برای بلند بردن مهارت­های رزمی افسران، یک هنر رزمی را که بتواند پاسخ­گوی نیازهای رزمی افسران و سربازان پولیس شوروی باشد، ابداع کند. آشیپ کوف به جاپان رفت و جودو و آیکیدو را فرا گرفت و سپس راهی ایران شد و از کشتی آزاد و فرنگی رهتوشة فنی اندوخت و سری زد به ازبکستان و ارمنستان و آذربایجان و تکنیک­های برتر کورش و کشتی­های محلی را خوب فرا گرفت و با تلفیقی از دیگر هنرهای رزمی سبک سامبوی مبارزه­یی را بنیان نهاد.

او پس از بنیاد گذاری سامبو، سال­ها به آموزش پولیس شوروی پرداخت، اما در فرجام، برژینسکی او را به اتهام جاسوسی به جاپان و به عنوان «دشمن خلق» اعدام کرد.

با اعدام آشیپ کوف، سامبو اعدام نشد، بل با کوشش­های گستردة اناتولی ارکادویچ خرلیمپف سامبوی ورزشی در سال 1930 میلادی پایه گذاری شد که پس از آن همه­ساله در شماری از کشورها رقابت­های «جام خرلیمپف» برگزار می­شود.

·        نخستین رقابت­های بین­المللی سامبو در سال 1933 در مسکو برگزار شد.

·        نخستین رقابت­های جهانی سامبو در سال 1973 هنگامی که سامبو بخشی از فدراسیون بین­المللی کشی بود، در تهران برگزار شد.

·        فدراسیون بین­المللی سامبو در سال 1984 پایه گذاری شد؛

·        فدراسیون آسیایی سامبو در سال 1992 پایه گذاری شد؛

·    بر بنیاد حکم رییسان جمهوری­های روسیه، بلاروس و قزاقستان، سامبو ورزش ملی این کشورها شناخته شده و همه­ساله رقابت­های قهرمانی جام رییسان جمهور در این کشورها برگزار می­شود.

·        رییس افتخاری فدراسیون بین­المللی سامبو ولادیمیر پوتین صدراعظم روسیه است.

سامبو تلفیقی از هنرهای رزمی جودو، جوجیستو، کورش، کشتی است. رقابت­های سامبو، شیوه برگزاری، امتیاز گیری، فنون و پرتاب­ها از ویژه­گی­های منحصر­به­فردی برخوردار است که سامبو را از دیگر هنرهای رزمی متمایز می­سازد.

سامبو اکنون با بیشتر از 750 تکنیک پرتاب، شکست، در خاک نگهداشتن، ضربه زدن با پا و دست و زانو و سر و شیوه­های امتیاز­دهی و امتیاز­گیری متفاوت، به­عنوان ورزش رزمی متفاوت مطرح شده است.

رقابت­های سامبو در سه بخش عمده برگزار می­گردد:

رقابت­های سامبوی ورزشی: در رقابت­های سامبوی ورزشی، ورزشکاران مجاز به اجرای تکنیک­های پرتاب، شکست، در خاک نگهداشتن استند.

رقابت­های سامبوی رزمی: در رقابت­های سامبوی رزمی، ورزشکاران علاوه از تکنیک­های پرتاب، شکست، در خاک نگهداشتن، مجاز به تکنیک­های ضربه­زنی با پا، دست، سر و زانو به حریف استند.

رقابت­ها ستاره­ها: ورزشکاران برتر در هر دو بخش سامبوی ورزشی و رزمی به مصاف هم می­روند.